The article below was posted by the IBNA website on February 1, 2010. The article details the discussion by Iranian researcher Surena Firoozi (سورنا فيروزي) that much of the history of ancient iran has been deleted by Classical Greek historians.
Iranian researcher Surena Firoozi (سورنا فيروزي) argues that much of Iran’s ancient history has been purposely omitted by Classical Greek historians.
===================================================================
يك پژوهشگر تاريخ ايران باستان:
بخشي از تاريخ ايران باستان توسط تاريخنويسان يوناني حذف شده است
يك پژوهشگر تاريخ ايران باستان در نشست «نگاهي به نوشتهها و گلنوشتههاي تاريخي» گفت: پيش از مادها، سلسلهاي ايراني وجود داشته است كه تاريخنويسان يوناني و محققان اروپايي به عمد آن را حذف كردهاند. به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، سورنا فيروزي پژوهشگر تاريخ ايران باستان در نشست «نگاهي به نوشتهها و گلنوشتههاي تاريخي» گفت: بر اساس آنچه امروز غربي ها مي گويند تاريخ دولت هاي ايراني با مادها آغاز مي شود. مادها از 701 تا 550 پيش از ميلاد فرمانروايي كرده اند. پس از مادها ، هخامنشيان بوده اند كه تاريخ شان از 550 تا 330 پيش از ميلاد امتداد مييابد.
دودماني ايراني از تاريخ باستان حذف شده است
وي كه عصر روز يكشنبه (11 بهمنماه) در موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان سخن ميگفت به تاريخنويسان اروپايي اشاره كرد و افزود: اروپاييان همواره كوشيدهاند كه تاريخ فراهخامنشي ايران را انكار كنند و آنچه را كه در تاريخ هرودوت درباره ايران آمده است، درست و حقيقي بپندارند. در حالي كه كتاب تاريخ هرودوت را براي سرزمينهاي ديگر، همانند مصر، افسانهاي و ساختگي ميدانند. نوشتههای هرودوت ناقص و سانسور شده است و باید اسناد دیگر کشورها كه ارزش تاریخی دارند را نیز در نظر بگیریم.
وي افزود: ميدانيم كه جلد دوم كتاب تاريخ هرودوت درباره مصر است. اروپاييان يك خط از گفتههاي هرودوت درباره مصر را نميپذيرند و آن را داراي سنديت تاريخي نميدانند. بدان سبب كه هرودوت قدمت اهرام ثلاثه مصر را به پس از جنگ «تروا» ميكشاند. با اين حساب زمان ساخت كوه وارههاي سه گانه اهرام 1100سال پيش از ميلاد ميشود. باستانشناس مصري اين تاريخ را رد ميكند و با تكيه بر اسناد ديگر، زمان ساخت اهرام را 2500 سال پيش از ميلاد تخمين ميزند.
به گفته فيروزي، پس، از ديد آنها، نوشتههاي هرودوت براي تاريخ مصر، ارزشي ندارد. در حالي كه همين اروپاييان، هر آنچه را كه هرودوت درباره ايران نوشته است، بي چون و چرا ميپذيرند. برعكس اين، گفتههاي «برسوس» و «ديودور» را براي تاريخ ايران، دروغين قلمداد ميكنند ، اما براي تاريخ مصر داراي ارزش ميدانند. تاریخ هرودوت برای ایران سانسور شده است.
سلسلهاي برچيده شده از تاريخ ايران
وي افزود: اگر به تاريخ باستاني ايران نگاه كنيم و كتابها و نوشتههاي مورخاني غير از هرودوت را بررسي كنيم، درخواهيم يافت كه پيش از مادها، سلسلهاي ايراني وجود داشته است كه تاريخنويسان يوناني و محققان اروپايي به عمد آن را حذف كردهاند. نخست اشاره كنيم كه بر اساس آنچه امروز غربيها ميگويند تاريخ دولتهاي ايراني با مادهای تحت امر دیا اوکو آغاز ميشود.
فيروزي يادآور شد: مادها از 701 تا 550 پيش از ميلاد فرمانروايي كردهاند. پس از مادها، هخامنشيان بودهاند كه تاريخشان از 550 تا 330 پيش از ميلاد امتداد مييابد. پس از آن دوره فترت سلوكيان است و سپس اشكانيان و ساسانيان. كل دادههاي اروپاييان از تاريخ ايران همين است. آنها حتي دو پادشاه نخست مادي، «ديااكو» و «فرورتيش»، را حذف ميكنند.
چرا كه ميگويند ديااكو كدخدايي مانايي بود كه آشوريها او را تبعيد كردند. هر آنچه هم درباره ديااكو ميدانيم افسانه است. فرورتيش هم خيلي هويت تاريخي ندارد و در حد روستابان كوچكي بوده است كه آشوريها و سكاها او را از بين بردند. اين آن چيزي است كه تاريخنويس امروز اروپايي درباره پيشينه ايران ميگويد. با اين حساب و از نگاه نادرست اروپاييان، قدمت ما ايرانيان تا 648 پيش از ميلاد بالاتر نميرود.
وي افزود: اما يك تاريخنگار ديگر به نام «اوزبيوس»، چهار پادشاه ديگر را پيش از ديااكو اسم ميبرد. من اين چهار نفر را «ماد دوره دوم» مينامم. آنها روي هم رفته از 815 تا 708 پيش از ميلاد حكومت كردهاند. 7 سال فاصله میان پایان ماد دوم و روی کار آمدن دیا اوکو نیز، همان دورهای است که دیودور از آن با عنوان برقراری فرمانروایی دموکراتیک در ماد پیش از دیااوکو نام برده است. به قدرت رسيدن مادهاي دوره دوم، با براندازي همان سلسلهاي انجام شد كه از تاريخ ما حذف شده است.
فيروزي يادآور شد: به اين معنا كه آخرين فرمانرواي آن دودمان سرنگون شده، در سال 20 پادشاهياش، كه برابر با سال 40 پيش از المپيك اول يونان بوده است، توسط فردي مادي به نام «ارپكه» و با اتحاد با يك گروه كلداني كه فرمانروايشان «بلسوس» نام داشته، سرنگون ميشود و قدرتش به پايان ميرسد. نام فرد کلدانی دقیقا در الواح شاهان بابلی مربوط به زمان مورد بحث به صورت «مردوک بعل اس سو ایقبی» آمده که نشان از هماهنگی اسناد نادیده گرفته شده با یافتههای باستانشناختی دارد.
ارتباط دودمان ايراني پيش از ماد دوم با جنگ «تروا»
فيروزي يادآور شد: از نكات خيلي مهم اين دودمان، يكي ماجراي نبرد «تروا» و دخالت آنان در اين جنگ است. ميدانيم كه پايان جنگ تروا در 1184 پيش از ميلاد بوده است. پادشاه بيست و ششم اين سلسله ايراني، در جنگ ياد شده درگير بوده است. جهان غرب بسيار تلاش ميكند كه اين پادشاه را حذف و انكار كند و نقش ايرانيان را در اين نبرد مهم، ناديده بگيرد.
وي افزود: آنها اين كار را ميكنند تا بگويند كه تروا شهر مستقلي بود و در شمار اتحاديههاي يوناني بهحساب ميآمد. در صورتي كه اگر ترواييها نيرويي در پشت سر خود نداشتند، توسط قدرت آشور بلعيده ميشدند. آن قدرت و نيروي پشتيبان، همان دولت ايراني است كه گفتيم در تاريخ به عمد حذف كردهاند.
اين پژوهشگر به كتاب «ديودور» اشاره كرد و گفت: از فرمانرواي تروا نامهاي در دست است كه در كتاب «ديودور» آمده است. او به پادشاه ايراني مينويسد «يونانيها به قلمرو تو حمله كردهاند و به شهر ما يورش بردهاند. ما با آنها روبهرو شديم. گاه پيروز بوديم و گاه شكست خورديم. اكنون پسرم «هكتور» كشته شده است. بنابراين نيرويي براي كمك به ما بفرست»
وي افزود: اين نامه را پادشاه تروا براي پادشاه ماد نوشته است. آن پادشاه طبق نوشته بند 23 از كتاب دوم ديودور، فرماندهاي پارسي را به ياري ترواييها مي فرستد. اما اين فرمانده پارسي شكست ميخورد. همين اشاره، قدمت تاريخ ايران را به 1100 پيش از ميلاد ميرساند.
فيروزي خاطرنشان كرد: باستانشناسان ميپرسند كه چگونه است كه اين دولت با آشوريها تداخل پيدا نكرده است؟ اگر به تاريخ باستان نگاه كنيم ميبينيم كه هرگاه اين دودمان ايراني قدرت داشته است، از آشور اسمي نيست يا تضعيف شده است. براي نمونه ميتوان سدههاي 15 و 13 پيش از ميلاد را نام برد كه آشوريها و هيتاييها از تاريخ محو ميشوند. باستانشناسان ميپذيرند كه آشوريها در آن تاريخ به يكباره حذف ميشوند. اما قادر نيستند اين تاريكي تاريخي را توجيه كنند. در حالي كه دليل آن، قدرتگيري اين دودمان ايراني بوده است.
وي افزود: نخستين نفري نيز كه از اين دودمان نامي به ميان ميآيد به 2022 پيش از ميلاد ميرسد. در اين زمان هيچ خبري از آشوريان نيست. او «نينوس» نام داشته است. پس ميتوان سلسله پادشاهي او را «نينوسيان» ناميد. نينوس ماد را ميگيرد، که این را دوران ماد یکم (با هشت شاه و 224 سال حکومت) میتوان خواند. سپس راهي ارمنستان ميشود و سپس به باختر لشكر ميكشد. او در آنجا پيروز ميشود و با ثروتي كه به دست ميآورد ارتشش را بازسازي ميكند.
اين پژوهشگر تاريخ ايران باستان گفت: آنگاه پارت و خوارزم را ميگيرد و تا سند پيش ميرود. اما ميميرد و همسرش جانشين او ميشود. اين زن تا مصر و ليبي پيش ميرود و نقش برجستهاي از خود در بيستون به يادگار ميگذارد. اين نقش برجسته تا زمان دیودور 1100 پيش از ميلاد وجود داشته است اما بعد از بين ميرود. اروپاييان اسم اين زن را «سميراميس» دانستهاند و افسانههايي درباره او ساختهاند. اما اين نام، سامي نيست و با همان دولت ايراني پيش از ماد دوم ارتباط دارد.
وي افزود: بنیانگذار این دودمان نینوس، (روی کار آمده در سال 2022 پ.م ) خود فرمانروایی نواحی غربی فلات ایران را از دولت ماد و شاهی به عنوان فارنوس (خورنَ) میگیرد. دولت که میتوان به آن عنوان «ماد یکم » را داد، دارای 8 شاه بوده که به مدت 224 سال حکومت میکردهاند. نینوس در دویست و بیست و چهارمین سال حاکمیت ماد یکم، حکومت آنها را در اکباتان از بین میبرد که این موضوع نه تنها دیرینگی مادها را بسیار پیشتر نشان میدهد،(تا سال 2246 پ.م) بلکه از وجود هگمتانه تا زمانه یاد شده خبر میدهد. دليل حضور نقش برجسته فردی با کلاه مادی –پارسی، در سنگنگاره آنوبانی نی، با دیرینگی 2000 پ.م، توسط این محاسبات و اسناد روشن میشود.
فیروزی همچنین در این سخنرانی، آمارها و محاسباتی را درباره زمان فرمانروایی هر یک از فرمانرانان پیشدادی – کیانی ارايه و ضمن اشاره به سه شخص با نام زرتشت، هر کدام از آنها را زماندهی كرد.